بهينه سوخت ماشين هاي بنزين سوز و گاز سوز مشكلات زير بوجود مي آيد الف – خنك بودن گاز cng در حين سوخت ب- عدك سازگاري گاز cng با قطعات موتور خودرو ج- عدم كشش و شتاب آن در مواقع ضروري د- تعميرات نا به هنگام و زودرس موتور قبل از موعد مقرر ه- مصرف سوخت بيشتر به نسبت ساخت كمتر و-كم كردن روغن موتور خودرو بعلت پايين بودن غلظت سوخت ي- تركيب مقداري بنزين با گاز cng كه از راه سوپاپها وارد اتاقك انفجار مي شود غلظت سوخت را در اتاقك انفجار زياد مي كند مشكلات طرح شده تا حدالامكان حل مي نمايد كه در زير به مزاياي آنها اشاره مي شود 1-شتاب اتومبيل زياد مي شود 2- چون اتاقك انفجار تحت تراكم سوخت غليظ تري قرار مي گيرد روغن نمي تواند از لا بلاي رينگ ها و بوش ها و سيلندرها وارد اتاقك انفجار شود 3-چون گاز cng و بنزين تركيب مي شوند و همزمان مي سوزد قدرت موتور بالا مي رود و فشار به اتومبيل وارد نمي شود و باعث استهلاك قطعات نمي شود 4-چون بنزين و گاز تركيب مي شوند در سربالايي ها موتور كم نمي آورد و گاز اضافي مصرف نمي شود و در نتيجه سوخت كمتري مصرف ميشود و مسافت بيشتري طي مي شود 5-چون بنزين با آلياژ قطعات سازگار تري دارد عمر موتور و تعمير اتزود رس قبل از موعد مقرر موثر مي باشد

فرآيند براده برداري فولاد به طور ذاتي دماي براده برداري بالايي توليد مي كند كه نه تنها موجب كاهش طول عمر ابزارمي گردد، بلكه كيفيت محصول نهايي را كاهش مي دهد. به اين دليل، اغلب از روش خنك كاري مرسوم براي عمليات خنك كاري و جلوگيري از افزايش دماي ناحيه برش استفاده مي شود. هر چند، با افزايش سرعت برش و سرعت پيشروي، اثر روش خنك كاري مرسوم، هنگامي كه سيال برش نمي تواند نفوذ مطلوبي به سطح تماس بين ابزار و براده داشته باشد، كمتر مي شود. كه دليل آن حجم بالاي تماس پلاستيكي بين سطح براده و سطح براده ي ابزار مي باشد. بنابراين، روش خنك كاري مرسوم، از لحاظ كنترل حرارت و كيفيت محصول با شكست مواجه گرديده است. و علاوه بر آن براي سلامتي اپراتور مضر بوده و منبع اصلي آلودگي صنايع به شمار مي رود. نازل يكي از اجزاي اصلي سيستم خنك كاري فشاربالا( HPC ) مي باشد كه وظيفه پاشش دقيق سيال به ناحيه براده برداري رابرعهده دارد. يكي ازمشكلات اساسي كه درساخت نازل سيستم خنك كاري فشار بالا درصنعت وجوددارد ايجادسوراخ هايي باقطر كم به جهت خروج سيال برش مي باشد.( قطر سوراخ خروجي نازل درمحدوده ي 5/0 تاحداكثر 5/1 ميلي متر مي باشد)، راه حل پيشنهادي براي رفع اين مشكل ساخت نازل هايي به صورت چندتكه مي باشد (ايده ي اصلي طرح ) كه از قسمت پايه و سر نازل تشكيل مي شود. قطعه پايه و سر نازل هر دو از جنس برنج بوده كه جزء پايه بر اساس نقشه ارائه شده در پيوست طراحي و به كمك روزنه هايي كه در انتهاي آن وجود دارد بر روي پايه بسته شود. در اينجا از ژگلور اجاق گازهاي خانگي كه داراي سوراخ هايي با قطر معين و استاندارد مي باشد، به عنوان سر نازل استفاده شده است. نتايج موثر اين طرح شامل كاهش قابل توجه دماي ناحيه برش و ايجاد براده هايي به شكل مطلوب C و نيز بهبود قابل توجه عمر ابزار با خنك كاري فشار بالا در مقايسه با براده برداري خشك و روش خنك كاري مرسوم مي باشد .

كاهگل از دير باز به عنوان مصالحي رايج در صنعت ساختمان مورد استفاده بوده است. بناهاي تاريخي ما كه معمولا با خشت و گل ساخته شده اند صدها سال قدمت داشته و هنوز هم پا بر جا مانده اند. با توجه به اينكه كشور ايران داراي مساحت زياد در اقليم گرم و خشك بوده و مصالح غالب در اين مناطق گل مي باشد، استفاده از كاهگل به عنوان نما مي تواند در اقتصادي سازي ساختمان كمك شاياني كند از طرفي با توجه به مبحث معماري ايراني و اسلامي ، اين مصالح به خوبي با ساختار فرهنگي و مذهبي كشور نيز سازگار است. اين اختراع تكنيك نويني است به منظور همگاني سازي اين مصالح در بافت جديد و سنتي مي باشد.

يكي از تقسيم بندي هاي رايج مولكول هاي موجود در نفت خام، تفكيك آن به چهار گروه Saturates، Aromatics، Resins و Asphaltenes مي باشد. اين تقسيم بندي كه با نام SARA Fractionation شناخته شده است، بر اساس قطبيت گروه هاي مولكولي ذكر شده مي باشد كه در آن مواد اشباع (Saturates) ناقطبي و آسفالتين ها بسيار قطبي هستند. دستگاه سارا اكستركتور كه در آن كروماتوگرافي ستوني با استفاده از خلا و چرخش خودكار حلال در سيستم صورت مي گيرد، پس از راه اندازي توسط كاربر، قادر به شستشوي مداوم و خودكار ستون ماده جاذب حاوي نمونه نفت خواهد بود. چرخش خودكار حلال باعث صرفه جويي در وقت كاربر (عدم نياز به دستگاه هاي ديگر جهت جدا نمودن حلال و استفاده ي مجدد از آن) و همچنين هزينه ي مصرفي (عدم نياز به حلال تازه) مي شود. استفاده ي همزمان از خلا سرعت عبور حلال از ستون را افزايش داده و در نتيجه موجب تسريع روند استخراج تركيبات ساراي نفت مي شود.

در تحقيق حاضر (طرح اختراع مورد ادعاي) از دور ريز موي انسان به عنوان جاذب طبيعي سازگار با محيط زيست با قابليت جذب بالا به منظور جمع آوري و پاكسازي آلودگي نفتي از محيط هاي آبي و سطح آب دريا استفاده شده است. با اين جاذب طبيعي علاوه بر راندمان و بهره وري بالا، هزينه پاكسازي آلودگي هاي نفتي از محيط هاي آبي و سطح آب دريا بطور قابل توجه اي كاهش مي يابد. در اين روش حداقل 50 درصد از نفت جذب شده با فشار هيدروليكي موي آغشته به نفت مجددا به چرخه صنعت برگشت مي يابد و مابقي به عنوان يك پلت سوخت با قابليت توليد انرژي حرارتي بالا مورد استفاده قرار مي گيرد.

از بين آلاينده هايي كه به وسعت از طريق فاضلاب هاي مختلف صنعتي در محيط زيست تخليه مي شوند ، فلزات سنگين مس و كادميم به علت كاربرد گسترده در صنايع و حضور در فاضلاب صنايع از اهميت بالايي برخوردارند.اين فلزات به دليل ويژگي هايي نظير تجميع پذيري در بافت ها، تجزيه ناپذيري،مقاومت به فعل و انفعالات بيولوژيكي و سميت ، با راهيابي به زنجيره غذايي موجودات زنده و در نهايت انسان ، عوارضي مانند سرطان ، اثرات ژنتيكي كوتاه مدت و بلند مدت ، را به همراه خواهند داشت. بنابرين حذف اين فلزات از فاضلاب ها قبل از ورود به محيط زيست ضروري مي باشد.در اين تحقيق ( طرح مورد ادعا) موفق شديم با استفاده از دورريز موي انسان , محصولي پودري شكل توليد كنيم. كه اين محصول مي تواند با قابليت جذب فوق العاده, (بيشتر از 99 درصد) و با هزينه بسيار پايين فلزات سنگين ( مس و كادميوم) محلول در تمامي محيط هاي آبي را حذف نمايد.

ساخت ايروژل برپايه سلولز باكتريايي به عنوان ماده¬اي زيست تخريب پذير و زيست سازگار، اخيرا توجهات زيادي را به خود معطوف نموده است. تا كنون تحقيقات اندكي در جهان در زمينه توليد ايروژل سلولز باكتريايي با روش فوق بحراني انجام شده است و بنا بر اطلاع، گزارشي مبني بر توليد ايروژل سلولزباكتريايي در داخل كشور ارائه نشده است. با توجه به اهميت كاربردهاي ايروژل سلولزباكتريايي در صنايع نظامي، پزشكي، نفت و دريايي، توليد آن در كشور گامي در جهت نيل به خودكفايي و دستيابي كشور به فناوري¬هاي پيشرفته محسوب مي¬شود. كسب دانش فني ساخت ايروژل نانوليفي بر پايه سلولز باكتريايي با خواص مطلوب به روش فوق بحراني، نوآوري اين اختراع محسوب مي¬شود. روش ساخت بدين صورت است كه با تلقيح باكتري (گلوكونواستوباكترزايلينيوم) در محيط كشت حاوي گلوكز، عصاره مخمر وكربنات كلسيم و آنكوبه كردن آن در دماي ℃ 28 و به مدت 15 روز، هيدروژل غشاي نانوليفي سلولزباكتريايي تهيه و سپس با شست و شوي سلولز توليدشده با NaOH ناخالصي موجود در آن زدوده شد و با روش خشك كردن فوق بحراني CO2، ايروژل برپايه سلولز باكتريايي با جمع¬شدگي 3 % توليد شد.

نانو كامپوزيت هاي هوشمند موادي هستند كه در برابر عامل تحريك خارجي مانند ميدان الكتريكي يا ميدان مغناطيسي پاسخي تكرار پذير نشان مي دهند. در حسگرهاي مكانيكي در اثر تغييرات كرنش، هدايت الكتريكي تغيير مي¬كند. از ملزومات حسگر مكانيكي وزن سبك، حساسيت مناسب، انعطاف پذيري و پاسخ خطي مقاومت الكتريكي با كرنش همراه با پسماند كم است. بنابراين به نظر مي¬رسد استفاده از سلولزباكتريايي با ساختار نانوليفي همراه با تعبيه جزء هادي مانند MWCNT به روش درجا (افزودن MWCNT به محيط كشت) و در نتيجه توليد ايروژل نانوكامپوزيتي هادي و انعطاف پذير مي توان حسگر زيستي مكانيكي تهيه كرد. بنا بر اطلاع، هيچ گزارشي در دنيا مبني بر توليد ايروژل نانوكامپوزيتي هادي برپايه سلولزباكتريايي/MWCNT و استفاده از آن به عنوان حسگر زيستي مكانيكي ارائه نشده است. روش ساخت بدين صورت است كه بعد از اتوكلاوكردن محيط كشت حاوي پراكنش همگون MWCNT، باكتري گلوكونواستوباكترزايلينيوس به آن تلقيح و سپس در دماي ℃28 و به مدت 7 روز انكوبه شد تا هيدروژل سلولز باكتريايي/ MWCNT تهيه و سپس با شستشوي آن با NaOH ناخالصي موجود در آن زدوده شد و به روش خشك كردن فوق بحراني، ايروژل نانوكامپوزيتي هادي به دست آمد. مشخصات مهم ايروژل نانوكامپوزيتي حاصل در نقش حسگر زيستي مكانيكي عبارت است از: هدايت الكتريكي S/cm 4-10×2/3، چگالي g/cm3 021/0، تخلخل 91 %، متوسط اندازه منافذ nm 8 و با جمع¬شدگي 3 % و حساسيت حسگر 20

توليد ايروژل بر پايه سلولز باكتريايي به‌عنوان نسل سوم ايروژل¬ها، به دليل زيست سازگاري، زيست‌تخريب‌پذيري و همچنين انعطاف‌پذيري بالا، اخيراً توجهات زيادي را به خود معطوف نموده است. هرچند توليد ايروژل نانوكامپوزيتي از سلولز باكتريايي در حضور پركننده¬هاي هادي مانند گرافن اكسيد احياشده (روش درجا-افزودن نانوپركننده به محيط كشت)، استفاده از آن را به¬عنوان ابزارهاي الكترونيك انعطاف‌پذير، حسگرها و محرك¬هاي زيست‌تخريب‌پذير مطرح مي¬سازد. بنا بر اطلاع، هيچ گزارشي در دنيا مبني بر توليد ايروژل نانوكامپوزيتي هادي بر پايه سلولز باكتريايي/rGO ارائه نشده است. با توجه به اهميت كاربردهاي ايروژل نانوكامپوزيتي بر پايه سلولز باكتريايي در صنايع الكترونيك، پزشكي، نفت و دريايي، توليد آن در كشور گامي در جهت نيل به خودكفايي و دستيابي كشور به فناوري¬هاي پيشرفته محسوب مي¬شود. توليد و ايجاد دانش فني ساخت ايروژل نانوكامپوزيتي هادي بر پايه سلولز باكتريايي/ rGO با خواص مطلوب به روش فوق بحراني، نوآوري اين اختراع محسوب مي‌شود. روش ساخت بدين‌صورت است كه بعد از اتوكلاو كردن و پراكنش همگون rGO در محيط كشت، باكتري گلوكونواستوباكترزايلينيوس به آن تلقيح شده و در دماي ℃ 28 به مدت 7 روز انكوبه مي‌شود تا هيدروژل سلولز باكتريايي/ rGO تهيه شود. سپس با شست‌وشوي آن با NaOH، ناخالصي موجود در آن زدوده و با روش خشك‌كردن فوق بحراني، ايروژل نانوكامپوزيتي هادي با هدايت الكتريكي S/cm 6-10×5/7، چگالي g/cm3 02۵/0، تخلخل 85%، متوسط اندازه منافذ nm 14، مساحت سطح m2/g 950 و با جمع¬شدگي 3% توليد شد.

خلاصه توصيف استفاده از ضايعات لبني بصورت مكمل در خوراك دام، طيور و آبزيان توليد محصول در سه فاز نرم افزاري، سخت افزاري و بررسي آزمايشگاهي تركيب نهايي قابل دسته بندي است. فاز نرم افزاري در اين مرحله جهت رسيدن به دانش فني توليد محصول، سه فرايند اساسي بايد طي ميشد. 1) شناسايي ميزان و نوع ضايعات كارخانجات لبني و دستيابي به فرمولاسيون مناسب استفاده از ضايعات با خصوصيات شيميايي و فيزيكي متفاوت در جهت ايجاد يك محصول با كيفيت مناسب و با ثبات. 2)بررسي خصوصيات فيزيكوشيميايي ضايعات مختلف لبني شامل ph، آفلاتوكسين، ماده خشك، پروتئين و آلودگيهاي ميكروبي جهت حفظ كيفيت محصول. 3) دستيابي به كريرهاي مناسب جهت خشك كردن فراورده هاي لبني كه عمدتا رطويت بالاي 80 درصد دارند، كه در اين فاز نيز تحقيقات و مطالعات متعددي صورت گرفت تا فرمولاسيون مناسب كرير بدست آيد. فاز سخت افزاري شامل 1) شناخت سيستم¬هاي مناسب خشك كردن كه بتواند با كمترين تخريب در محتواي مواد مغذي فرآورده و هزينه توليد پايين موثر باشد. 2) بررسي سيستم¬هاي مناسب انتخاب شده جهت انتخاب سيستم برتر. 3) بررسي نسبت¬هاي مناسب استفاده از كرير و فرآورده هاي ضايعات لبني در جهت ايجاد بومه مناسب براي عملكرد بهتر دستگاه خشك كن. بررسي آناليز شيميايي محصول توليدي جهت استفاده در تغذيه از مزاياي اين سامانه مي¬توان به:\t 1-\tبا توجه به اينكه حدود 1 تا 5 درصد از شير فرآوري شده در كارخانه¬هاي لبني بصورت ضايات وارد محيط زيست ميگردد، اين دانش فني ميتواند در جهت حفظ محيط زيست و كاهش قيمت تمام شده در كارخانه¬هاي لبني موثر باشد. 2-\tبا توجه با اينكه كشور ما يكي از وارد كننده هاي مواد كنسانتره اي جهت تغذيه دام و طيور است، اين دانش فني ميتواند در زمينه بازگشت ضايعات لبني به خوراك دام، طيور و آبزيان موثر باشد. و سبب افزايش خود اتكايي در صنعت دام و طيور شود. كاربردها: 1-\tكاهش دفع ضايعات در كارخانه هاي لبني 2-\tتوليد مكمل مناسب جهت تغذيه طيور 3-\tتوليد مكمل مناسب جهت تغذيه دام 4-\tتوليد مكمل مناسب جهت تغذيه آبزيان